شناخت «من» تنها با بررسی نمونههای با شهود قوی ممکن نیست. اکثریت جامعه با شهود ضعیف، نیازمند راهنمایی و چارچوب هستند.
تقریباً همه انسانها خواب میبینند. حتی آنهایی که با اعتمادبهنفس عجیب میگویند: «من اصلاً خواب نمیبینم.» اینها خواب میبینند، فقط یادشان نمیماند. مغز برای اینکه رمق داشته باشی مجبور است در مرحله REM تصویرسازی کند. خواب دیدن بخشی از کارکرد طبیعی سیستم عصبی است، نه یک قابلیت اضافی مثل سنسور پارک ماشین اما شدت، وضوح و یادآوری آنها متفاوت است و این تفاوت تا حد زیادی با قدرت شهود فرد مرتبط است. برخی رویاها روشن و شفافاند، جایی که فرد میداند در حال رویاست و میتواند مسیر رویا را تا حدی کنترل کند. این نوع رویاها معمولاً در افرادی با شهود بسیار قوی رخ میدهند و پیامهای روانی یا پیشبینیهای شهودی در آنها واضح است.
در مقابل، رویاهای شهودی شامل نشانهها و پیامهای غیرمستقیم هستند که فرد گاهی میتواند آنها را تشخیص دهد و گاهی نیاز به تأمل و تحلیل دارد. این رویاها در افرادی با شهود بالا تا متوسط دیده میشوند و یادآوری آنها نسبتاً قابل توجه است.
رویاهای تصویری و روایی معمولی، داستان یا تصاویر مشخصی دارند، اما کنترل و شهود در آنها محدود است. فرد ممکن است مکالمات، مکانها یا تجربههای روزمره را در خواب ببیند و بخش کمی از پیامهای ناخودآگاه را دریافت کند.
در سوی دیگر، رویاهای نمادین و غیرشفاف با تصاویر گنگ و غیرمنطقی مشخص میشوند و شهود فرد در آنها پایین است. فهم معنای این رویاها دشوار است و اغلب نیاز به تأمل و تحلیل بیرونی دارد.
برخی خوابها کوتاه و پراکنده هستند؛ تنها یک احساس یا تصویر لحظهای به یاد میماند و فرد ممکن است آن را فراموش کند. این نوع رویاها در افرادی با شهود محدود یا ضعیف دیده میشود.
نهایتاً، برخی افراد با شهود بسیار ضعیف گمان میکنند هیچ خوابی نمیبینند، اما واقعیت این است که رویاها موجودند، اما یادآوری و دریافت پیامهایشان بسیار محدود است.
«من»های با شهود ضعیف به حمایت و هدایت بیرونی نیاز دارند تا اشتباهات غریزی خود را شناسایی و اصلاح کنند.
این چارچوبها میتوانند شامل موارد زیر باشند:
دین و آیینها: آموزهها و سنتهایی که مسیر امن و هماهنگ را نشان میدهند.
قوانین و ساختارهای اجتماعی: محدود کردن رفتارهای خطرناک و ارائه مرزهای مشخص.
راهنمایان و مربیان: افراد با تجربه یا الگوهای اخلاقی که به شکل مستقیم یا غیرمستقیم هدایت میکنند.
تمرینهای ذهنی و مراقبه: روشهایی که «من» را به توجه و حضور آگاهانه دعوت میکنند و قدرت شهود را تقویت مینمایند
شخصیت و تجربه فردی
ویژگیهای شخصیتی مانند درونگرایی، برونگرایی، حساسیت یا تمرکز ذهنی بر نوع و کیفیت رویا تأثیر دارند. افراد درونگرا و شهودی، معمولاً رویاهای غنی و نمادین با ارتباط مستقیم به تجربههای ذهنی و روانی خود دارند. تجربههای اجتماعی نیز نقش مهمی ایفا میکنند؛ کسی که در محیطی پرچالش، پرهیجان یا پر از محرکهای مختلف زندگی میکند، ممکن است رویاهای پیچیدهتر و چندلایه ببیند، زیرا ذهنش همواره در حال پردازش و تحلیل اطلاعات است.
محیط زندگی و شرایط خارجی
محیط نیز میتواند کیفیت و وضوح رویا را تقویت یا تضعیف کند. محیط آرام، امن و با کمترین تنش، امکان تمرکز و مشاهده دقیقتر رویاها را فراهم میکند، در حالی که محیط پراسترس یا ناپایدار باعث میشود خوابها پراکنده، کوتاه یا فراموششدنی باشند. حتی عواملی مانند نور، صدا و شرایط فیزیکی خواب نیز میتوانند تجربه خواب و یادآوری آن را تغییر دهند.
در مجموع، تجربه یک رویا تنها تابع قدرت شهود نیست. شخصیت، تجربه اجتماعی و محیط، همگی در شکلدهی به وضوح، محتوای نمادین، تکرار و توانایی یادآوری نقش دارند. بنابراین، افرادی که شهود ضعیف دارند، حتی اگر تلاش کنند، کیفیت رویاهایشان با افرادی که شهود و تجربه ذهنی قویتر دارند متفاوت است. با این حال، تمرین توجه، ثبت رویا و مراقبه یا تمرینهای ذهنی میتواند این تفاوت را کاهش دهد و ارتباط «من» با پیامهای ناخودآگاه را تقویت کند.